Instructor, Department of Midwifery,Faculty of Nursing, Midwifery and Paramedicine East of Guilan, Lahidjan, Iran
Abstract: (1998 Views)
حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد زنان در دوران پس از زایمان دچار شکلهایی از افسردگی بالینی تحت عنوان اندوه شده که با علائمی از غم، ترس، وتغییر خلق و ... شناخته می شود. از این تعداد بین ۱۰ تا ۱۵ درصد(برخی منابع ۲۰ تا ۳۰٪) مبتلا به افسردگی متوسط گردیده که از اواخر هفته دوم پس از زایمان شروع شده و در صورت عدم درمان تا ۶ ماه، تحت عنوان افسردگی پس از زایمان بررسی می گردد و با نشانه های از قبیل عدم توجه به ظاهر خود و کاهش پاسخهای احساسی و ارتباطی با بستگان، بی اشتهایی، تحریک پذیری، کاهش میل جنسی، افکار و گاهی اقدام به خودکشی و بروز مشکلاتی در امر مراقبت از طفل که این امر در آینده بر یادگیری و تمرکز حواس کودک اثرگذار خواهد بود، ظاهر می گردد. تغییرات هورمونی، بیوشیمیایی، عوامل روانی- اجتماعی و تاثیرات محیط دلیل افسردگی است. باید دانست که فاکتورهایی چون سابقه ابتلا، حاملگی ناخواسته، تصور عدم حمایت، از دست دادن موقعیت اجتماعی بر اثر تولد فرزند و ترس از زایمان، استرس محیطی، وضعیت اقتصادی پایین و ترس از دست دادن جاذبه جسمی و جنسی از نظر همسر در بروز این عارضه نیز موثر می باشد. درمان افسردگی بعد از زایمان ترکیبی از روان درمانی، حمایت اجتماعی و داروها می باشد. مداخلات روان درمانی می تواند به عنوان جزیی از برنامه های آمادگی برای زایمان یا بلافاصله پس از آن قرار گیرد و معمولا بصورت گروهی یا فردی، با یا بدون همسران و... برگزار می گردد و در سازگاری مادران نخست زا برای تغییرات
بعد از زایمان مفید است. در این میان ماماها، پرستاران تعلیم دیده در دوران پری ناتال می توانند نقش اساسی را ایفا کنند.
Article Type :
Research |
Subject:
Special Received: 2019/05/1 | Accepted: 2019/05/1 | Published: 2019/05/1